< cafe roman entezar

بعد از تو نفسم رفت


رفتم از توی جنلگ‌های کالاهاری زدم پس کله‌ش برش گردوندم

 

 

چه معنی می‌ده توی هیر و ویر دنیا بدون اجازه از خونه بیرون می‌زنه.

 

 

گرفتم بستمش به پایه‌ی میز ناهار خوری که دیگه نتونه جم بخوره.

 


متن رمانتیک نوشتنم بهمون نمی‌آد

 

 

چه انتظاری دارین براتون داستان عاشقانه بنویسم؛ والا

 


نصفه‌شبی‌


ن. رستمی ( انتظار )
ساعت.        ۱۰ : ۱
مورخ.          ۹۷/۳/۵

[ شنبه 13 مرداد 1397برچسب:,

] [ 20:38 ] [ ن.رستمی(انتظار) ]

[ ]

[ شنبه 13 مرداد 1397برچسب:,

] [ 20:31 ] [ ن.رستمی(انتظار) ]

[ ]

بسم رب الرفیق


سلام



دل، دل، دل دوباره هوایی شده نصفه شبی؛ بی‌تابی‌هاش خواب رو از چشمام دزدیده؛
گفتم لااقل یکم باهام حرف بزنیم شاید ...
نمی‌دونم چی می‌خوام بنویسم فقط دارم تایپ می‌کنم.
خدا به خیر بگذرونه آخر و عاقبت همه‌مون رو.
من به شخصه نگرانم؛ نگران جامعه‌ای که تفریح سالم جوون دانشجوش که هنوز ۱۹ سالشم نشده؛ فساد جنسیه!
نگران نسل آینده‌ایم که مادر و پدرش الان داره هر هفته پارتنر عوض می‌کنه! می‌خواد به بچه‌ش چی یاد بده؟ اصلاً می‌رسه به مرحله مادر و پدر شدن؟
طبق آماری که مدتی قبل شنیدم به ازای هر سه ازدواج یه طلاق توی ایران اتفاق می‌افته! این یعنی فاجعه! یعنی یه عده توهم عاشقی می‌زنن و بدون فکر کردن به تفاوت‌های خانوادگی فرهنگی اخلاقی و رفتاریشون می‌رن زیر یه سقف و مدتی بعد از هم دیگه #سرد می‌شن؛ چرا آخه؟
می‌دونید یکی از دلایل این سرد شدن‌ها به نظر من، بالا رفتن شهوت و شهوت‌رانی در سطح جامعه‌ست! و دختر و پسر توی ازدواج اولویتشون هیکل و قیافه و اندامیه که #ارضاشون کنه! فقط اسمشو گذاشتن عاشقی و خودشون رو راحت کردن!
تهاجم فرهنگی کار خودش رو کرده که مردم به جای منع کردن شوخی‌های جنسی، با فرد آغازگر هم پا می‌شن و می‌گن و می‌خندن!
تهاجم فرهنگی کار خودش رو کرده که خیلی از دانشجوها توی انتخاب رشته #صرفاً برای این شهر دور انتخاب می‌کنن که بتونن به راحتی هر #غلطی می‌خوان بکنن!
خدا به داد نسل بعدی برسه! اونا دیگه چی می‌شن!
بماند بقیه حرف‌ها که قابل گفتن نیست! شاید یه شب دیگه که زد به کله‌م گفتم

 

ن. رستمی (انتظار)

[ شنبه 13 مرداد 1397برچسب:,

] [ 20:17 ] [ ن.رستمی(انتظار) ]

[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد